یلدا....
مرا لیست طلبکارا بلنده
از اول شانس و اقبالم کج افتاد
اگرچه بخت من چون شام تاره
ولی هندونه ام در شام یلدا
انارم ترش و گردوهام پوچه
بود آجیل تلخ و سیب ها کال
خلاصه در شب یلدای بنده
بود اوضاع و حالم باب خنده

| |||||
|
مرا لیست طلبکارا بلنده
از اول شانس و اقبالم کج افتاد
اگرچه بخت من چون شام تاره
ولی هندونه ام در شام یلدا
انارم ترش و گردوهام پوچه
بود آجیل تلخ و سیب ها کال
خلاصه در شب یلدای بنده
بود اوضاع و حالم باب خنده

| |||||
|
خدایا ....
آنان که همه چیز دارند مگر تو را
به سخره میگیرند آنان را
که هیچ ندارند مگر تو را!!
هر کودکی با این پیام به
دنیا می آید که
خدا هنوز از انسان نومید نیست
خدا به انسان می گوید:
((شفایت میدهم از این رو
که آسیبت میرسانم
دوستت دارم از این رو که
مکافاتت میکنم)).
آنان که فانوسشان را بر پشت میبرند
سایه هایشان پیش پایشان می افتد!
ماه...
روشنی اش را در سراسر آسمان می پراکند...
و لکه های سیاهش را برای خود نگه میدارد!
کاریز خوش دارد خیال کند که رودها
تنها برای این هستند که به او آب برسانند
خدا...........
نه برای خورشید و نه برای زمین
بلکه برای گل هایی که برایمان میفرستد
چشم به راه پاسخ است.......
رابیندرانات تاگور
امپراطور یونان به کوروش گفت:
که ما برای شرف می جنگیم و شما برای ثروت!
کوروش جواب داد :
هرکس برای نداشته هایش می جنگد...
دل خوش از آنیم که حج میرویم
غافل از آنیم که کج میرویم
کعبه به دیدار خدا میرویم
او که همین جاست کجا میرویم
حج به خدا جز به دل پاک نیست
شستن غم از دل غمناک نیست
دین که به تسبیح و سر و ریش نیست
هر که علی گفت که درویش نیست
صبح به صبح در پی مکر و فریب
شب همه شب گریه و امن یجیب...
خداوندا . . .
از عشق امروزمان چیزی برای فردا کنار
بگذار !!! نگاهی ؛ یادی ؛ تصویری ؛ خاطره ای
برای آن هنگام که فراموش خواهیم کرد ؛ که
روزی چقدر عاشق بودیم ! ! !
چشم من گم شد تو پنجره ها !!،نیومدی
گفته بودم : واسه خاطر خدا.............نیومدی!
واسه تو نوشته بودم که دلم دیوونته
تو گذاشتی به حساب یه خطا؟..................... نیومدی!
نذرامو نوشتم رو گلا ، تا یادم نره
نذرا رو یکی یکی کردم ادا......................... نیومدی!
یکی گفت: شبای مهتاب بشینم دعا کنم
بالا رفت دستای من واسه دعا.................نیومدی!
یکی گفت برو واسه کبوترا دونه بریز
دلمو ریختم واسه کبوترا..............................نیومدی!
سبزه زندگیمو بستم به غوغای ضریح
امانت دادم اونو دست رضا(ع) .....................نیومدی!
گفته بودم بیا از عشق تو !دیوونه شده
لااقل برای خاطر شفا ...............................نیومدی!
دیدمت رد میشدی از کوچه های خاطره
التماست کردمو گفتم بیا....................نیومدی!
این روزا هیچ نامه ای به مقصدش نمیرسه
تو شدی مثل جواب نامه ها.............نیومدی!
نمی گم بیا ، نمی خوام بیای، نیا
فقط بهم بگو چرا نیومدی...........؟ چرا؟
چه بیای و چه نیای ، من سر حرفم میمونم
تاخیراتو نمیذارم پای وفا.........................نیومدی!
![]()
![]()
کم گوی و به جز مصلحت خویش مگوی
![]()
چیزی که نپرسند تو از پیش مگوی
![]()
دادند دو گوش و یک زبان از آغاز
![]()
یعنی که دو بشنو و یکی بیش مگو
![]()
![]()
در مواجهه با مشکلات ؛ آرام باش ؛توکل کن ؛
تفکر کن ؛ سپس آستینها را بالا بزن . . .
آنگاه . . .دستان خدا را می بینی که :
پیش از تو دست بکار شده اند ! ! !
خداوندا ؛ غرورم را شکستند
پل سبز عبورم را شکستند
چه بی رحمانه در پاییز غربت
دل سنگ صبورم را شکستند